آشنایی با ویژگیهای علمی یک معلم که وی را متمایز خواهد ساخت و توانایی های او را افزایش می‌دهد

مهمترین و اساسی ترین عامل برای ایجاد توصیف مطلب در تحقق اهداف آموزشی معلم است.

معلم می تواند بهترین موقعیت و موضوع تدریس را با عدم آگاهی و دانش به محیطی غیر جذاب و غیر فعال تبدیل کند.

بی شک آگاهی فراوان علمی معلم بهترین پشتوانه وی در مقابل شاگردان است.

اگر خدایی ناخواسته دانش آموزان بهفمند که معلمی در مطلبی کمی و کسری علمی دارد بیشترین سوء استفاده از معلم در آن موقع می شود کنترل کلاس او از دست او خارج می شود ومورد تمسخر قرار می گیرد.

لازم است معلمین با مطالعه کافی در کلاس حاضر شوند و بر مطالب مورد تدریس اشراف داشته باشند.

تسلط بر محتوا و موضوع درس از مهمترین ویژگی های معلم است با وجود اینکه دامنه علوم حتی در یک رشته خاص بسیار وسیع و گسترده می‌باشد و کمتر کسی می‌تواند به همه آنها دست یابد لازم است که معلم حداقل در مطالبی که تدریس می کند مسلط باشد .

او برای رسیدن به چنین منظوری باید مطالعه مستمر و دائم داشته باشد

اگر معلمی در مسائل علمی ضعیف باشد و نتواند به پرسش های شاگردان پاسخ درست ولازم بدهد قطعا شکست خواهد خورد

معلم همواره باید بر آگاهی و دانش خود بیفزاید او باید در زمینه کار خود با یافته‌های جدید مرتبط سازد اگر معلمی غفلت کند ناچار به تکرار مکررات باید بپردازد و آن هم خسته کننده می‌باشد.

شاید این جمله را شنیده باشید که

علم تاریخ مصرف دارد بلی این جمله صحیح می‌باشد و بعضی از مطالب علمی تاریخ مصرف آنها گذشته و نباید برای شاگردان تجویز نمایم

پس معلم باید علم روز داشته باشد و مدام اهل تحقیق و تفحص باشد برای مثال چند سال گذشته می‌گفتند هر کس ورزش کند و آب بخورد قلبش از کارمی‌ایستد اما امروزه می‌گویند آب خوردن در هنگام ورزش و بعد از ورزش سبب فعالیت منظم‌تر قلب می شود.

این مثال و هزاران مثال دیگر می‌رساند که معلمان به دانش و اندوخته خود نباید قانع باشند بلکه تشنه علم و مطالعه گردند.

 معلم هر چند دارای رفتار انسانی مطلوبی باشد ولی از نظر علمی ناتوان باشد نمی‌تواند مورد قبول شاگردان واقع شود.

معلمی از نظر علمی قوی‌تر است که به روش‌های ارائه محتوا و چگونگی برقراری ارتباط آگاه و بر آنها مسلط باشد.

معلم باید از نظریه‌های جدید ارتباطی، دانش جدید روان شناسی، روان شناسی تدریس و یادگیری، روان شناسی اجتماعی و… آشنا باشد

تا ویژگی‌های خاص طبقات اجتماعی شاگردان را تا حدودی بشناسد و با توجه به شناخت و ویژگی‌های فردی و اجتماعی آنان به برنامه‌ریزی فعالیت‌های آموزشی بپردازد.

انتخاب روش تدریس باید متناسب با اصول آموزش و پرورش و خصوصیات شاگردان باشد

زیرا وظیفه معلم فقط درس دادن و پرسیدن و امتحان گرفتن نیست بلکه یکی از وظایف مهم او همکاری و راهنمایی تمامی شاگردان جهت رسیدن به اهداف عالی تعلیم و تربیت میباشد.

معلمی که با انواع روش‌های مختلف تدریس آشنایی دارد میداند و می‌تواند آنها را در موقعیت مناسب و بنا به موضوع درس و ویژگی های شاگردان بکار گیرد تا آنها به کلاس علاقه مند گردند.

انتخاب روش‌های نامناسب تدریس و فقط استفاده از یک روش معمول که شاگردان کلاس را زندان می‌انگارند و به محض زنگ خوردن پا به فرار می‌گذارند.

از آنجا که جامعه پیچیده و پویا به انسان‌های اندیشمند و باریک بین نیاز دارد

معلم باید سعی کند ذهن شاگردان را از حالت سستی و رکود و ثبات خارج کند و آنان را با آرمانهای ارزشمند انسانی آشنا سازد.

معلم آگاه به کمک دانش فراوان خود تلاش می کند تا جامعه را از حالت ایستا به پویا و متحرک را دارد و آنها را به سمت پیشرفت و ترقی برساند.

دانش آموزانی که می‌دانند معلم آنها تسلط علمی زیادی دارد و علاوه بر رشته خود در زمینه های دیگر هم آگاه است و دانش گسترده‌ای دارد به تلاش بیشتر دست می‌زند

و اینجاست که معلم خود را الگو قرار میدهد و سعی می کند مانند معلمش باشد و تمامی حرکت ها و رفتارهای ریز معلم را زیر نظر می‌گیرد و سعی می‌کند که عین معلمی شود که با سواد و آگاه است

نه تنها معلم خوب همیشه اهل تحقیق و تعمق است

و در اوقات مناسب شبانه روز مستمر به مطالعه می پردازد و شاگردانش را هم به مطالعه و تحقیق تشویق می کند

و البته شاگردان نصیحت معلمی که به آگاهی علمی و فنی وی ایمان دارند با کمال میل می‌پذیرد و تجربه این را به اثبات رسانده.

دانش غنی معلم پشتوانه‌ی عظیمی برای وی در میان همکاران و شاگردان می‌شود و به مدد آن مورد احترام کامل قرار می‌گیرد و معمولا هر پیشنهادی که می‌دهد مورد پذیرش جمع قرار می گیرد.

معلم هم باید از فنون و مهارت‌های آموزشی آگاه و قادر به تحلیل فرآیند آموزشی باشد و با استفاده از امکانات موجود آموزشگاه روش تدریس خود را انتخاب کند

و با روشهای صحیح تدریس و فنون کلاس داری کاملا آشنا باشد تا بتواند شرایط مطلوب یادگیری را فراهم کند

و باید قبل از شروع تدریس قادر باشد هدفهای تدریس خود را به طور صریح و روشن معین کند تا بتواند تدریس هدف داری داشته باشد.

معلم لازم است آشنایی گسترده‌ای با دانش روانشناسی تفاوتهای فردی داشته باشد

و بپذیرد که افراد همان گونه که در ظاهر با هم مختلف‌اند از نظر ذهنی هم مشابه یکدیگر نیستند

در یک کلاس درس ممکن است شاگردی همزمان و به محض پایان درس مطلب را یاد بگیرد و همکلاسی او احتیاج به توضیح چند باره‌ی معلم داشته باشد.

معلم نباید فوری برچسپ تنبل و … به این دانش آموزان بزند و به جای دستگیری آنها سبب شود که واقعا به تنبلی روی آورند.

یک استاد و معلم، یک دانشور باید همواره از بحث و تحقیق خواندن و نوشتن و مطالعه بازنماند

مواردی مانند سن و سال، کار و شغل دیگر، گرفتاری‌ها و مشغله‌ها وی را از کار اصلی‌اش رو گردان نسازد

بلکه بکوشد از هر موردی بهانه و وسیله‌ای برای بالا رفتن آگاهی‌های علمی خود را فراهم نماید،

از پرسیدن و تحقیق به ستوه نیاید.

بالا رفتن مقام علمی و یا غیر آن نباید او را از ادامه یادگیری بازدارد. کم نبوده‌اند کسانی که مطالب فراوانی را از شاگردان خود آموخته‌اند.

علم آموزی و علم آموختن مکمل همدیگرند

معلم باید از تمام توان علمی خود برای یادگیری و راهنمایی شاگردانش استفاده کند

و هر آن چه در توان دارد خودداری نکند و تمام آموخته‌هایش را بر حسب نیاز و ضرورت به شاگردانش انتقال دهد.

امروزه آشنایی معلمین عزیز با دانش رایانه بسیار لازم و ضروری به نظر می‌رسد و هیچکس نمی‌تواند اثر ICT را بر یادگیری انکار کند. و به قول جبران خلیل تنها در کسی علم است که نباید قناعت کرد